پارمیس
به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند: هیچ شایعهای را باور نکنید مگر اینکه کار به تکذیب برسد. اینروزها آدم خوب به کسی میگویند که اجازه دهد همه بهوسیلهی او بالا و پایین بروند و او ازجایش نجنبد. برای درست کردن املت، اول باید تخممرغ رابشکنید. با ساختن یک مدرسه، یک زندان را ویران کردهاید. نسخهی پزشک یا خوانده نمیشود و یا اثر نمیکند. نصیحت، سادهترین راه برای اظهار فضل است. گدایی، تنها شغلی است که در آن کسادی وجود ندارد. عقل، چیزیاست که مدعی زیاد دارد و صاحب کم. آرزو، غذایی است که فقیران هر روز میخورند. تملق، تنها کالایی است که زشت است ولی خریدار بسیار دارد. صبر، مثل شتری است که کند حرکت میکند ولی حتماً به مقصد میرسد. آدمهایی که حضور ندارند ایدهآل میشوند ولی کسانی که حاضرند عادی میشوند. حتی یک ساعتی که از کار افتاده، دوبار در روز راست میگوید. آشنا کسی است که ما آنقدر خوب آنها را میشناسیم که از آنها قرض بگیریم، اما آنقدر آنها را نمیشناسیم که به آنها قرض بدهیم. اگر کسی را میخواهید بشناسید، ببینید که دیگران راجع به او چه میگویند. ولی اگر میخواهید خیلی خوب او را بشناسید، ببینید که او در مورد دیگران چه میگوید. کسی که امروز در سایه مینشیند، به این دلیل است که مدتها پیش درختی کاشته است. با یک شروع خوب ، نیمی از کار با موفقیت انجام میشود وبا یک تردید در ابتدای کار، پنجاه درصد احتمال بهانجام رسیدن آن کار کاسته خواهد شد. آهسته فکر کن و سریع انجام بده. اگر شروع نکنی، هیچگاه برنده نخواهی شد. اگر سعی کنید وشکست بخورید، بهتر از آن است که هیچکاری نکنید و موفق شوید. در مبازره با مشکلات زندگی اگر شمشیرتان کوتاه است، با یک قدم رفتن به جلو به طول آن بیافزایید. برای درخشش نور، وجود تاریکی الزامی است. لحظات سخت زندگی را فراموش کن، ولی هرگز درسی را که آنها به تو دادهاند، فراموش نکن. برای بالاتر رفتن، هرچه محکمتر پایت را به زمین بکوبی بالاتر خواهی پرید. اگر رویت را به خورشید کنی، سایهها در پشت تو خواهند افتاد. برای رسیدن به هر قلهای راهی وجود دارد، ولی ممکن است از دره این راه معلوم نباشد.
50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت:
من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید:
خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد..
حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است. اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری
زندگی همین است!